بندباز

ساخت وبلاگ
ملت ها، حکومت ها را اختراع کردند تا از جنگ و جنایت فاصله بگیرند اما همین حکومت ها، امروز شر مطلق شده اند! جنگ افروزی و جنایت می کنند بی اینکه هیچ کجا از مردمان شان بپرسند که آیا با این حرکت آنها موافقند یا نه؟! جنایت می کنند بی اینکه پیش از آن از مردمانشان بپرسند که آیا از زنده بودن دیگران رنج می برند یا نه؟! ... بعد مردم را محکوم می کنند به اینکه چرا واکنشی نشان نمی دهند! انگشت اتهام همیشه به سوی مردم است! جایی که نیاز به سیاهی لشکر برای تاییدشان دارند، "مردم" معنا می یابد. جایی که باید کسی یا کسانی را متهم کنند، " مردم " باید پای کار باشند. جایی که به ستایش گر نیاز دارند باز یاد "مردم" می افتند!... و مابقی زمان ها، "مردم" هیچ اند! حتی کمتر از گله گوسفندی که چوپانش برای آرامش شان سازی می زند و آوازی می خواند!!... حکومت ها شر مطلق اند! و نمی دانم کجا و کِی قرار است مردم از دست آنها خلاص شوند!اینها را نوشتم که بگویم: " دارم خفه می شوم از فشار رنجی که خودم هیچ نقشی در ایجاد آن ندارم!! دارم خفه می شوم از حجم ناتوانی فلج کننده ای که در مقابل ظلم بر من مستولی کرده اند!! دارم خفه می شوم از اینهمه سال جنگیدن با همه چیز و آخرش تبدیل شدن به موجودی که دیگر حتی نمی داند باید چه بکند؟! زیر فشار زندگی روزمره اش بمیرد یا از غم قتل عام انسانیت! ".پ.ن: در کشورهای دیگه مردم به نشان اعتراض به جنایت اسرائیل به خیابان ها ریختند، در کشور من جشن پیروزی حماس و نابودی اسرائیل را بهانه ی قرق خیابان‌ها می کنند! و آرزویشان هم نماز خواندن در بیت المقدس است!! شرم آور است... شرم آور...* یاد ترانه ای از فریدون فروغی افتادم!. بندباز...
ما را در سایت بندباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbandbazo بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 27 مهر 1402 ساعت: 15:42

برای پیدا کردن یک خانه استیجاری در شهری که بزرگ شده ام، به مشکل خورده ایم! تمام خانه های قدیمی که به نسبت آپارتمان های قیمت کمتری دارند، توسط خانواده های مهاجرین اجاره شده اند! آن هم به قیمت های گزافی که اصلا ارزش اش را ندارد. ایرانی که از پول بدش نمی آید! یک خرابه را هم اگر ببیند خواهان دارد، به قیمت خون پدرش اجاره می دهد!مهاجران افغانستان هم معمولا سه - چهار خانواده می شوند، پول هایشان را روی هم می گذارند و یک خانه را دربست رهن می کنند. و وقتی هر روز تعداد ورودشان به این شهر کوچک، بیشتر می شود، خانه ها قیمت پیدا می کنند! قیمت ها بالا و بالاتر می روند!! و هیچ کدام از مسئولین و ناظرین و ضابطین هم عین خیالشان نیست! اصلا کسی به روی مبارکش نمی آورد که چهره ی شهر تغییر کرده است! آدم توی شهر خودش راه می رود و همه چهره ها را مهاجر می بیند!رفته بودیم دیدن چند خانه، بعد از بازگشت حال هر دویمان خراب شده بود! به قول جان فکر می کنی داری توی کابل قدم می زنی... مجبور شدیم یک ساعتی را روی نیمکت یک پارک بنشینیم تا حالمان کمی بهتر بشود. مهاجرت بی ضابطه، در این وضعیت اقتصادی افتضاح، باعث می شود منابع محدود شهرها، برای اهالی بومی آن شهر، نایاب بشود. نیروی کار ارزان و بدون بیمه، از بین مهاجران انتخاب می شود و فرصت های شغلی برای اهالی شهر از دست می رود. هر چیزی حدی دارد! من نمی توانم توی شهر خودم یک خانه شصت متری اجاره کنم! باید بروم شهر دیگری و تمام مشکلات و مسائل را بخاطر بیشعوری مسئولین بیشتر از پیش تحمل کنم... . .. بندباز...
ما را در سایت بندباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbandbazo بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 14:28

دوربین چهره ی مرد سفید پوستی را با موهای روشن نشان می دهد که کراوات زده و پوستر مهسا را توی دست هایش دارد. یک نگاهی به لنز می اندازد و بعد راهش را با اندکی تردید به سمت مرکز سالن ِسازمان ملل باز می کند. هر چند قدم کمی مکث می کند و با تغییر زاویه ی پوستر، سعی دارد تا توجه باقی دوربین های سالن را هم به خودش جلب کند. انتهای سالن در مرکز پرسپکتیو، مردی عمامه به سر و عبا به دوش در حال سخنرانی ست که در کشور خودش به او ابی می گویند. فیلم را بدون هیچ زیرنویسی دیده بودم. بعدا فهمیدم آن سفیدپوست، سفیر اسرائیل بوده! تمام این یکسال را مرور می کنم. سناریوهایی که نوشته شده و بازیگران داخلی و خارجی آن را بازی کرده اند تا قاعده ی بده - بستان شان به هم نخورد. اره کشی برای حفظ منافع! نتیجه اش هم پرپر شده دسته گل هایی بود که دیگر هیچ وقت جایشان پر نخواهد شد! هر چند حالا می توان امیدوارتر بود به آگاهی مردم! از خودم می پرسم چرا باید این کار را سفیر اسرائیل بکند نه هیچ کس دیگری!؟ که خروجی اش بشود: " دیدید همه اینها برنامه ی اسرائیل بود؟! این هم مدرکش!! " مثل آن وقت ها که می گفتند: " اینها فقط می خواهند لخت شوند!! " و بعد آن طرف دنیا، توی اعتراضهای خیابانی یکی لخت می شود... و این طرف دنیا هم عده ای ناف و خط سینه بیرون می اندازند که بشود مدرک آنها!... کاش دلیل اعتراضات ریشه در معیشیت و اقتصاد مردم داشت! آن وقت حتما بازی اینقدر کش نمی آمد!..پ.ن: این نوشته خام است... . بندباز...
ما را در سایت بندباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbandbazo بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 14:28